چطور با شناخت از روانشناسی تبلیغات نتایج تبلیغات اینترنتی خود را بهبود دهیم؟

چرا درک روانشناسی تبلیغات و فرآیندهای روان شناختی برای هرگونه تبلیغاتی موفق، مهم است؟

تبلیغات از زمان های بسیار قبل به نوعی تبلیغ عمومی کالاها بوده است. روش های تبلیغاتی در گذشته توسط فروشندگان کالا بصورت توضیحات شفاهی بوده است. در هنگام فروش، فروشندگان مزایای محصولات خود را به صورت کلامی و به طور مستقیم در خیابان ها و مغازه ها به مردم ارایه می دادند. اما با ظهور مقاله و نوشتن ، تبلیغات شکل رسمی تری به خود گرفت.

تاریخچه تبلیغات در ایران

مصریان و یونانیان باستان از پاپیروس برای تبلیغات استفاده می کردند و از نقاشی سنگ نیز برای تبلیغات استفاده می شد. تبلیغات به زبان فارسی نیز برای اولین بار در ایران توسط روزنامه اطلاعات در دهه اول سال 1300 منتشر شد. در این زمان تبلیغات تجاری در کشور چندان شناخته شده نبود. صاحبان فروشگاه ها و کالاها در تنها رسانه مطبوعاتی تبلیغاتی آن زمان یعنی روزنامه اطلاعات، آگهی های ساده خود را چاپ می کردند. گروه های تئاتری و بزم های خانوادگی نوعی آگهی دستی به شکل اعلامیه نیز تهیه می کردند و در خیابان ها به دست مردم می دادند و یا روی دیوارها نصب می کردند.
در آگهی های روزنامه ای به ندرت تصویری دیده می شد، در صورت وجود تصاویر هم بسیار ابتدایی و ساده بودند. گرچه می توان این دوره را که تا سال های بعد از جنگ جهانی دوم ادامه داشت روزنه ای دانست برای شروع، اما فعالیت های تبلیغاتی آن دوره تا تبلیغات بازرگانی به معنای امروزی فاصله بسیاری داشت.

تبلیغات با تبدیل شدن به یک تجارت به خودی خود ، شیوه های استفاده از تبلیغات حتی رسمی تر ، کنترل شده و منظم تر شد و تبلیغات محصولات به صورت تبلیغات روزنامه ای ، بر روی بیلبوردها ، به عنوان کیف دستی، اعلامیه، در مجله، روزنامه، رادیو، تلویزیون و اخیرا تبلیغات در اینترنت ظاهر شد.  تبلیغات وب اکنون ابزاری بسیار قدرتمند برای انتقال پیام به مشتریان است. با این حال برای اینکه واقعاً برای مشتریان جذاب باشد، تبلیغات باید مطابق با اصول روانشناسی و جامعه شناسی کار کنند. بنابراین یک تبلیغ کننده یا یک متخصص تبلیغاتی نیز باید یک جامعه شناس و روانشناس باشند تا واقعاً در ذهن مصرف کنندگان تأثیر بگذارد.

روانشناسی تبلیغات

اصول تبلیغات تا حد زیادی مبتنی بر روانشناسی شناخت، توجه ، ادراک ، ارتباط و حافظه است تا تأثیر یا کاربردهای کامل محصول یا برند را نشان دهد. هر تبلیغی ابتدا باید به این نکته توجه کند که قادر به جذب مصرف کنندگان باشد. پیام های قوی، تصاویری قوی و رنگ های درخشان گاهی اوقات در تابلوهای تبلیغاتی استفاده می شود. برای تبلیغات تجاری، گاهی اوقات از مدل های جذاب استفاده می شود.

هنگامی که یک برندی مشتریان خاص خود را دارد،  توجه به رنگ ها، صداها، کلمات و یا حتی افرادی که در تبلیغات حضور دارند باید تمرکز برای حفظ منافع مصرف کننده خاص خود باشد. مضامین یا محصولاتی که بخش خاصی از مشتریان می توانند با آن در ارتباط باشند. به عنوان مثال برای غذای کودک، مادران و نوزادان نمایش داده می شوند. بنابراین ارتباط لازم بین تبلیغ دهنده و مشتری خاص، بیشتر با متن تبلیغ، رنگ، صدا و یا افراد حاضر جهت تبلیغات مربوط می شود. برخی از رنگ ها دارای ارزش مشترک هستند و برندها  و شرکت های خاصی از رنگ خاصی برای تبلیغ محصولات خود استفاده می کنند. به عنوان مثال اپراتور ایرانسل از رنگ زرد استفاده می کند و اپراتور همراه اول از رنگ های آبی و نارنجی برای کلیه تبلیغات استفاده می کند.

این برند تبلیغاتی باید به گونه ای باشد که نه تنها در راستای درک سریع و درک مصرف کنندگان باشد بلکه در حافظه آنها برای مدت طولانی حفظ می شود. بنابراین حافظه یا حفظ جنبه مهمی از روانشناسی تبلیغات است. زیرا تنها تبلیغی است که مصرف کنندگان می توانند به راحتی برای مدت طولانی به خاطر جدید بودن یا استفاده از کلمات، رنگ ها و چهره ها به یاد داشته باشند.

روانشناسی برند

آرم یا نماد شرکت نیز بخشی از توسعه یک برند است و از ارزش ارتباطی محکمی برخوردار است. توسعه یک “برند” به همان اندازه مؤثر است زیرا یک برند در جلب توجه و در ایجاد ارتباط کمک می کند. عنوان مثال ، ما برند کوکاکولا (گازدار) را با جوانان ، جشن و دورهمی بودنشان مرتبط می کنیم و آن را بدون فراموشی در حافظه جوانان قرار می دهیم. پس هر تصویر باید مرتبط با یک سرویس یا محصول باشد. بنابراین برند تجاری در تبلیغات بسیار مهم است زیرا برندها در معرفی نام و هویت متمایز یک محصول کمک می کنند.

یک برند از نظر نام، کیفیت و شهرتش با تبلیغات این روزها شناخته می شود و ویژگی های منحصر به فرد برندها را برجسته می کند. برخی از برندها روی نقطه نظرات مختلف و تمایلات مختلف مردم در فرهنگ های مختلف تمرکز دارند. بنابراین وقتی چنین تبلیغاتی را می بینید که چند دیدگاه متفاوت را برای یک چیز نشان می دهد، برای استفاده کننده خیلی جذاب به نظر می آید. برخی از برندها با برچسب یا شعارهایی متفاوت، شخصیتی متمایز ایجاد می کنند و با این تمایز خود را از برندهای دیگر جدا می کنند.

شاید تعجب کرده باشید که چرا صورت و ظاهر افراد مدل  در نمایشگاه های مد زیاد آرایش ندارند و بی روح هستند. نمایش های مد معمولاً برای فروش لباس و لوازم جانبی برندهای طراح مدل ترتیب داده می شود. معمولاً این نمایش های مد سعی می کنند لباس را برجسته کنند و به همین دلیل است که مدل ها ظاهر و آرایششان بسیار ساده است. اگرچه این نمایش لباس باعث می شود خریدار بهتر و عمیق تر لباس و نوع کالا را لمس کند ، اما در صورت تبلیغات رسانه ای، باید ازعبارات و اصطلاحات بهتر، قابل لمس تر و احساسی استفاده شود. زیرا از طریق رسانه تصویری ، احساسات باید برای ایجاد اثر از طریق صفحه به مصرف کنندگان منتقل شوند.با نمایش یک پیام از طریق رسانه باعث می شود تا تبلیغ کنندگان از طریق استفاده از عواطف به مردم کمک کنند تا پیام محصول را درک کنند.

نحوه تبلیغات در رسانه ها

اما درک این نکته ضروری است که تبلیغات برای رسانه های مختلف متفاوت است. تبلیغات رادیویی باید روی قدرت صداها و کلمات متمرکز شود. تبلیغات اینترنتی روی تصاویر و رنگها متمرکز خواهد شد. تبلیغات روزنامه ها بر فضا و موضوع تمرکز خواهد کرد. تبلیغات تلویزیونی بیشتر روی احساسات و زمینه استفاده شده تمرکز می کند. استفاده از حرکات ، حروف بزرگ، رنگ های متضاد از همه مهمتر هستند و برای جلب توجه به محصول ، نوعی برجسته سازی محصول نیز انجام می شود.

تبلیغات چه تأثیری بر روی مصرف کننده هایی که در واقع محصول را خریداری می کنند دارد؟ علاوه بر فرایند جلب توجه، صدا و کلمات تولید شده که به حافظه و ارزش ارتباطی محصولات و تبلیغات کمک می کند ، عامل دیگری به نام ضرورت مصرف کننده نیز وجود دارد. تبلیغات فقط کافی نیست ، زیرا مشتری با توجه به ضرورت ، کیفیت ، ویژگی ها و قیمت محصول ، می خواهد محصولی را خریداری کند.

اگر یک شرکت فقط به جنبه های فیزیکی هر محصول توجه کند، مثلاً بگویید – یک آیفون اپل روی میز خوب به نظر می رسد، پس احتمالاً بهترین روش برای تأثیرگذاری در بازار نیست. ویژگی ها به اندازه قیمت مهم هستند. مردم گاهی اوقات برای محصولات تازه منتشر شده صف می کشند. اما تلاش برای تأثیرگذاری روانشناسی بر ذهن مردم یا نوعی ایجاد اعتیاد یا هیستری برای خرید کردن یا استفاده از یک محصول ، تنها با یک استراتژی تبلیغاتی کوتاه مدت بدست می آید. اما جهت اثرگذاری طولانی مدت یک محصول همه شرکت ها باید به کیفیت واقعی ، قابلیت استفاده و قیمت محصولشان توجه کافی داشته باشند.

ممکن است رقابت با نوع تبلیغاتی که توسط شرکت ها استفاده می شود ارتباط بسیاری داشته باشد ، بنابراین نقاط ضعف سایر محصولات مشابه توسط سایر شرکت ها به صورت ظریف برجسته شود. اگرچه ممکن است این همیشه تأثیر مثبتی در ذهن مشتری نداشته باشد. معمولاً محصولاتی که شبیه به سایر محصولات تبلیغ نمی شوند، می توانند تأثیر مثبتی در ذهن مردم داشته و می توانند به طور موثری باعث ایجاد کنجکاوی مصرف کننده شوند. تمرکز بر روی منحصر به فرد و برجسته کردن و جدید بودن یک محصول به شکلی که باعث کنجکاوی می شود ، روشی خاص برای بهبود محبوبیت یک محصول است. بنابراین این باعث می شود مصرف کنندگان دلیل بیشتری برای خرید داشته باشند و برای استعلام محصول وارد مغازه ها شوند.

از طرف دیگر افراد مشهور عمدتاً در تبلیغات برای تأیید محصولات یا تبلیغ یک برند استفاده می شوند. این روش تبلیغات فقط جوانان را تحت تأثیر قرار می دهد بنابراین کل ارزش اصلی محصول ممکن است کمی نادیده گرفته شود. این امر به بحث جداگانه ای نیاز دارد.

هدف نهایی کلیه تبلیغ کنندگان اطمینان از فروش محصولات و خدمات و افزایش فروش و ایجاد علاقه در مصرف کننده است.  اولین قدم این است ضمن معرفی کالای جدید به بازار، باید بر روی حفظ علاقه مشتری هم کار کرد. برای این کار نیاز به معروف بودن برند ، کیفیت محصول ، قیمت گذاری مناسب و ادامه دار بودن تبلیغات با کیفیت بالا دارد تا در نهایت از موفقیت محصول اطمینان حاصل شود.

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه